پوشش 100 میلیارد تومانی برای دیده نشدن یک میراث غرورآفرین ملّی! چرا؟
در شرح کیفیت استحکام این سازه باید به مقاومت حیرتانگیزش در برابر زلزله 7.8 ریشتری طبس اشاره کنم که در سال 1357 به وقوع پیوست و تقریباً همه چیز را در گسترهی وسیعی نابود کرد و خسارتهای مالی و جانی فراوانی آفرید، آما سد باستانی کُریت همچنان استوار باقی ماند و خم به ابرو نیاورد.
درویش، محمد - میگویند: هنر مدیریت آن است که بتواند چالشها را به فرصت و تهدیدها را به مزیت در کمترین زمان و اندکترین هزینهی ممکن بدل سازد. در سفری که چندی پیش به استان خراسان جنوبی داشتم، در مسیرم، فرصتی دست داد تا به دیدن سد باستانی کُریت در 56 کیلومتری جنوب شهر طبس (به سمت دیهوک) بروم تا دریابم که چگونه ما یک فرصت و مزیت بی همتای تاریخی و گردشگری خود را به یک چالش و وهن نظام مهندسی خویش بدل ساختیم! یادداشت پیش رو، شرح این شرمندگی است ...
تعریف سد کُریت را بسیار شنیده بودم. میگفتند که این سازه، شگفتآورترین دستاورد بشر در قرون وسطی به شمار میرود و در طول 550 سال (بین قرون 14 تا بیستم میلادی) با ارتفاع ۶۰ متر بلندترین سد قوسی جهان محسوب میشده و هماکنون نیز یکی از بزرگترین شاهکارهای صنعت مهندسی ساختمان بهشمار میرود؛ به نحوی که تاکنون دهها دانشمند و مهندس عالیمقام را از سراسر جهان به نزد خویش خوانده تا متوجه راز و رمز ماندگاریاش شوند.
افزون بر آن، نام سد کریت به دلیل عظمت و اهمیتش در سفرنامههای متعدد و کتب مربوط به آبیاری در سطح ملّی و بینالمللی بارها آمده است، از جمله باید به سفرنامه شاردن و هانری گویلو و تاریخ آب و آبیاری در ایران اشاره کنم. بر بنیاد چنین اهمیتی بود که سرانجام مسئولین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور در سال 1379 اقدام به ثبت ملّی این اثر به شماره 3523 کردند تا آن را از گزند تخریبکنندگان کهنزادبومهای فخرآور ایرانی نجات دهند.
غافل از این که پنج سال بعد، با ساختن یک جرثومهی سیمانی و بزرگ در همان محل سد قدیمی، عملاً چشمانداز دیداری این سد باستانی و پرشکوه ایرانی برای همیشه کور شد. نام سد جدید را هم البته به احترام سد باستانی، کُریت نهادند تا لابد اندکی از احساس گناهشان کم شود! درست مانند سلاطینی که فرزندانشان را از بیم تصاحب تاج و تخت از بین میبرند و بعد برای کاهش احساس گناه و عذاب وجدانشان، یک عمارت پرشکوه به یادش میسازند و نامگذاری میکنند!
تازه مسئولین میراث هم خودشان را راضی نگه داشته و میگفتند: اگر مقاومت ما نبود، میخواستند، سد کریت را در درون دریاچه سد جدید قرار دهند تا به زیر آب رفته و غرق شود، اما ما اجازه ندادیم و کاری کردیم که تاج سد، چند متری جلوتر از مکان اولیه پایهریزی و طراحی شود!! و البته بدینترتیب، دیگر امکان تماشای سد کریت از بین رفت، مگر آن که مانند همین عکسها، از چنین زاویهای بتوان آن را تماشا کرد.
غمانگیزتر آن که در طول هشت سال گذشته که از احداث سد جدید میگذرد، عملاً آبی هم در پشت آن جمع نشده و مخزن بزرگ آن در اغلب اوقات سال کاملاً خشک مانده است. واقعیتی که البته پیشبینی آن چندان هم دشوار نمیتوانست باشد، چرا که در غیر اینصورت، چگونه چنین سازهای میتوانست بین 500 تا هفتصد سال دوام آورد و به زیر آب نرفته و فرو نپاشد؟!
در شرح کیفیت استحکام این سازه باید به مقاومت حیرتانگیزش در برابر زلزله 7.8 ریشتری طبس اشاره کنم که در سال 1357 به وقوع پیوست و تقریباً همه چیز را در گسترهی وسیعی نابود کرد و خسارتهای مالی و جانی فراوانی آفرید، آما سد باستانی کُریت همچنان استوار باقی ماند و خم به ابرو نیاورد.
در حقیقت اگر به جای ساخت این سد جدید، میکوشیدیم تا سد قدیمی را زیر نظر صاحبنظران و اساتید این حوزه مرمت کرده و همزمان با تکمیل زیرساختهای لازم، امکان رونق گردشگری تاریخی و علمی در این محل را فراهم میکردیم، هم میتوانستیم درآمدی پایدار برای مردم منطقه بیافرینیم، هم گردشگران داخلی و خارجی فراوانی را با عظمت توان مهندسی ایرانی در صدها سال پیش آشنا میکردیم و هم شاید مهمتر از بقیه، یک سازهی سیمانی 100 میلیارد تومانی (به قیمت سال 1384) روی دستمان باد نمیکرد تا به جای آن که شناسهای بر توانمندی مهندسی ما باشد، عاملی برای شوخی و لطیفه گردد!!
پسین گفتار:
به نظر من اگر مسئولین سازمان میراث فرهنگی دخالت نکرده و اجازه میدادند تا سد جدید در همان محل مورد نظر سدسازان محترم ساخته شود و آن چند متر تغییر مکان ندهد، بهتر بود! آیا کسی میداند که چرا؟